 
        
            اسماعیل 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʼSMAʽYL 
    
							
    
								
        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن ابی زید الابوی . مافروخی  وی  را در شمار متقدمین  اهل  ادب  اصفهان  یاد میکند. (محاسن  اصفهان  چ  طهران  ص 32).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۷۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۵ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  عبداﷲ غفاری  اشجعی . عسقلانی  در اصابة او را از صحابه  شمرده  گوید: آیه ٔ «والمطلقات  یتربصن  بانفسهن  ثلاثة قروء...  ۞ »...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  عبداﷲ قسری . یکی  از خطبای  زبان  عرب  است . (ابن الندیم ). و رجوع  به  حبیب السیر ج 2 جزو2 ص 70 شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ] (اِخ ) ابن  عبداﷲ کردفانی . رجوع  به  کردفانی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  عبداﷲ یحصبی  مکنی  به  ابومروان  تطیلی  از علمای  تطیله   ۞ . (حلل السندسیة ج  2 ص  169).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  عبدالمجیدبن  محمدعلوی  فاطمی . رجوع  به  ظافر علوی  و اعلام  زرکلی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  عبدالمل»بن  علی  مکنی  به  ابوالقاسم  حاکمی  طوسی . وی  از شاگردان  امام الحرمین  و مردی  اهل  تقوی  و ورع  بود و در فقه ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  عبدالواحد ربعی  مقدسی  مکنی  به  ابوهاشم . ذهبی  گوید وی  از کبار شافعیه  و متولی  قضاء مصر در سنه ٔ 321 هَ . ق .بود و سپ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  عبدالواحدبن اسماعیل  بوشنجی  شافعی . او راست : مستدرک  فی  فروع الشافعیة. وفات  وی  بسال  536 هَ . ق . است . (کشف الظنون ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  عبیدبن  محمدبن  ابوالحسین  ابوالخیر البستی  امیر بطیحة. وی  بعد از فرار ابن  هشیم  به اشارت  ابوالغنایم  با برادر خود محم...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  عبیداﷲ. مؤلف  سیرة عمربن  عبدالعزیز روایتی  ازو در نقل  قول  عمربن  عبدالعزیز آورده  است . (سیرة عمربن  عبدالعزیز ص  209...