 
        
            اسماعیل 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʼSMAʽYL 
    
							
    
								
        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ )ابن  احمدبن  سعید معروف  به  ابن الاثیر حلبی  شافعی  و ملقب  به  عمادالدین . او راست : عبرة اولی الابصار فی  ملوک  الامصار در دو مجلد، در این  کتاب  بذکر ملوک  و خلفاء بلاد اقتصار کرده  ولی  وفیات  را نیاورده  است . احکام  الاحکام  فی  شرح  احادیث  سیدالانام . کنز البلاغة، شرحی  نیکو بر قصیده ٔ ابن  عبدون  و اسماعیل  ذیلی  نیز بر آن  افزوده  است . وی  بسال  699 هَ . ق . درگذشت . (کشف  الظنون ).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۷۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۵ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  عیسی  عطار بغدادی  مکنی  به  ابواسحاق . ابن  ندیم  او را در فهرست  یاد کرده  گوید: از اهل  سیر است  و حسن بن  علویه ٔ عطا...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  غزوان . محدث  است . رجوع  به  عیون الاخبار ج  2 ص  128 و ج  4 ص  108 و البیان  و التبیین چ  حسن  السندوبی  ج  2 ص  251 و ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  غصن . استاد ابوالحسن  علی  بهرامی  سرَخسی . او پیوسته  در مصاحبت  اسماعیل بن  غصن  بود و این  دو بیت  تازی  در مدح  او گف...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  فرج بن  اسماعیل  یوسف بن نصربن  الاحمر مکنی  به  ابوالولید الانصاری  (677-725 هَ. ق .). وی  از ملو» دولت  بنی نصربن  احمر...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  فضل بن  بحر السقاء مکنی  به  ابوسلیم . تابعی  است .
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  فضل بن  یعقوب  هاشمی بن  عبداﷲبن  حرث بن  نوفل بن  حرث بن  عبدالمطلب  بصری  مدنی . شیخ  طوسی  او را یک مرتبه  در عداد اصح...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  قائم  بامراﷲ اسماعیلی . رجوع  به  المنصور بقوةاﷲ اسماعیل ... شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل .[ اِ ] (اِخ ) ابن  قاسم . رجوع  به  ابوعلی  قالی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  قاسم بن  سویدبن  کیسان  العنزی  بالولاء. مکنی  به  ابواسحاق  و معروف  به  ابوالعتاهیه ٔ شاعر. رجوع  به  ابوالعتاهیه  اسما...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  قاسم بن  عیذون بن  هارون بن  عیسی بن  محمدبن  سلمان  مکنی  به  ابوعلی  قالی . صاحب  امالی . از ائمه ٔ لغت  و اساتید نحاتس...