 
        
            اسماعیل 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʼSMAʽYL 
    
							
    
								
        اسماعیل .[ اِ ] (اِخ ) ابن  اسحاق بن  ابی سهل  نوبختی  مکنی  به  ابوسهل . صاحب  روضات  گوید: وی  شیخ  متکلمین  اصحاب  ما در بغداد، مقدم  بنی نوبخت  بزمان  خویش  بود و در دین  و دنیا صاحب  جلالت  بود و مانند وزراء رفتار میکرد و در امامت  و رد بر ملاحده  و غلاة و مبطلین  دیگر و تواریخ  ائمه و غیر ذلک  مصنفات  دارد که  تعداد آنها بر سی  مجلد بالغ می شود و اصحاب  رجال  در فهارس  خود اسامی  آنها را یاد کرده اند و در کتاب  علی بن  یونس  عاملی  در امامت  نیزذکر آنها آمده  و شیخ  طوسی  از سید اجل  علم الهدی  ابوالقاسم  علی بن  حسین  علم  آموخت  و او از شیخ  ابی عبداﷲ المفید و مفید از ابی الجیش  مظفربن  محمد بلخی  و او از شیخ  متکلمین  ابی سهل  اسماعیل بن  علی  نوبختی  خال  حسن بن  موسی  و او به  خدمت  ابومحمد حسن  عسکری  رسیده  است . فتأمل . (روضات الجنات  ص  31). و ظاهراً نسب  صحیح  صاحب  ترجمه  اسماعیل بن  علی بن  اسحاق ... است . رجوع  به  همین  نام  و رجوع  به  ابوسهل  اسماعیل ... در همین  لغت نامه  شود.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۷۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۰ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  سدوس  مکنی  به  ابوالمقدام . محدث  است .
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  سدی . رجوع  به  اسماعیل بن  عبدالرحمان  سدی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  سعد احوص  اشعری  قمی . شیخ  طوسی  در رجال  وی  را در عداد اصحاب  رضا (ع ) شمرده  و ثقة دانسته . علامه ٔ حلّی  در خلاصةالا...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  سعد الوهبی  ملقب  به  خشاب .رجوع  به  خشاب  و اعلام  زرکلی  و معجم  المطبوعات  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  سعید حسینی  حویزی . شیخ  حرّ در امل الاَّمل  او را یاد کرده  گوید فاضل  و متکلم  و شاعر و معاصر صاحب  کافی  (یعنی  کلینی ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ] (اِخ ) ابن  سعید طبری  مکنی  به  ابواسحاق . وی  از اصحاب  امام  محمد معروف  به  شالنجی  و متوفی  بسال  230 هَ .ق . است . او راست : الب...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  سلام . وی  معجزاتی از امام  کاظم  (ع ) نقل  کرده  و مدعی  شده  است  که  رابط میان  علی بن  یقطین  در کوفه  و امام  موسی  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  سلطان بن  مقلدبن  نصربن  منقذ ملقب  بشرف الدوله  (امیر). او راست :و مهفهف  کتب  الجمال  بخده سطراً یحیّر ناظرالمتأمل بال...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  سلمان  (یا سلیمان ) ازرق . رجوع  به  اسماعیل بن  ازرق  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  سلمان  ازرق  مکنی  به  ابوخالد. شیخ  طوسی  در رجال  خود وی  را از صحابه ٔ امام  باقر (ع ) شمرده  و بهبهانی  در تعلیقه ٔ ر...