 
        
            اسماعیل 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʼSMAʽYL 
    
							
    
								
        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  بَزیع. ابن  داود در رجال  خود او را یاد کرده  و از رجال  کشی  نقل  کند که  وی  او را از اصحاب  رضا (ع ) و جواد (ع ) شمرده  است . ولی  در رجال  کشی  چنین  نامی  دیده  نشد. وگویا ابن  داود از نام  محمدبن  احمدبن  اسماعیل بن  بزیعکه  کشی  او را از صحابه ٔ رضا (ع ) و جواد (ع ) شمرده  است ، بدین  اشتباه  دچار شده . (تنقیح المقال  ج 1 ص 130).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۷۱۵ مورد، زمان جستجو: ۱.۱۶ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  عبدالرحمن  حَقیبة یا جَفینة کوفی . این  تردید در کتب  رجال  قدیمه  نیز موجود است . ساروی  در کتاب  توضیح الاشتباه  این  ل...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  عبدالرحمن  دمشقی  معروف  به  ابوشامه . او راست : کشف  ماکان  علیه  بنوعبید من  الکفر و الکذب  و الکید. (کشف الظنون ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  عبدالرزاق  شاعر. رجوع  به  کمال الدین  اسماعیل  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  عبدالصادق  بیاری . تلمیذ ابومحمد عبدالکریم  (متوفی 390 هَ . ق .) و استادصدرالاسلام  ابوالیسر محمدبن  محمدبن  حسین بن  عبد...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  عبدالعزیز ملائی  مکنی به  ابواسرائیل  کوفی . شیخ  طوسی  او را در عداد اصحاب  صادق  (ع ) شمرده  است . (تنقیح المقال  ج 1 ص...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  عبدالعزیز. شیخ  طوسی  در رجال  او را بی  هیچگونه  توصیف  دیگر از اصحاب  باقر (ع ) شمرده ، و رجال نویسان  متأخر احتمال  د...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  عبدالعزیز اموی کوفی . شیخ  طوسی  در رجال  او را در عداد اصحاب  صادق  (ع ) شمرده  است . رجوع  به  تنقیح المقال  ج  1 ص  13...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  عبدالعزیز سکلونی  شافعی  مکنی  به  ابوبکر. او راست : اللمح  العارضة فیما وقع بین  الرافعی  و النووی  من  المعارضة.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [اِ ] (اِخ ) ابن  عبدالغافر. راوی  صحیح  مسلم . او راست کتابی  جلیل الفائدة در یک  مجلد مرتب  بر حروف . وفات  وی  بسال  445 هَ . ق . است . (...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  عبدالغنی بن  اسماعیل بن  احمد. رجوع  به  نابلسی  شود.