 
        
            اسماعیل 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʼSMAʽYL 
    
							
    
								
        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  حمادبن  (امام  اعظم ) ابی حنیفه  نعمان بن  ثابت بن  زوطی بن  ماه . قاضی  بصره  از جانب  مأمون  خلیفه  متوفی  بسال  212 هَ . ق . او میگفت  ما از ابناء فارسیم  یعنی  آزادگانی  که  هیچ گاه  تن  به  بندگی  نداده اند. او راست : الرّد علی القدریة و کتاب الارجاء. (کشف  الظنون ). و رجوع  به  تاریخ  سیستان  ص  248 حاشیه ٔ 4 شود.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۷۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۱ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  محمدبن  اسحاق بن  جعفربن  محمدبن  علی بن  حسین بن  علی بن  ابی طالب  (ع ). نجاشی  گوید ثقة است  و از جد خود اسحاق بن  جعف...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  محمدبن  اسلم  قاضی  سمرقندی . وی  معاصر رودکی  بود و رودکی  ازو حکایتی  روایت  کرده  و از رودکی آنرا ابوعبداﷲبن  ابی حمزه...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  محمدبن  اسماعیل بن  صالح بن  عبدالرحمن  الصفار مکنی  به  ابوعلی  (247-341 هَ . ق .). عالم  نحو و غریب اللغة. از مردم  بغد...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  محمدبن  اسماعیل بن  عبدالمل»بن  عمر معروف  به  اشرف  فقاعی  حموی  مکنی  به  ابوعبداﷲ. او راست  شرحی  بر مصابیح السنةبغوی ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ] (اِخ ) ابن  محمدبن  اسماعیل  الحضرمی  مکنی  به  ابوالخیر. فاضلی  از اهل  حضرموت . او راست : عمدةالقوی  و الضعیف  الکاشف  لما وقع فی  و...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  محمدبن  اسماعیل بن  هلال  مخزومی  مکنی  به  ابومحمد مکی . نجاشی  در رجال  گوید ملقب  به  قنبره  بود و ثقة است . او بعراق ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  محمدبن  اعرابی بن  ابومحمد قاسم بن  ابوالقاسم  حمزةبن  امام  موسی  کاظم  (ع ). وی  پدر جعفربن  محمد است  و نسب  شاه  اسما...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  محمدبن  بابویه . شیخ  منتجب الدین  متوفی  585 هَ . ق . او را در فهرست  خود (مطبوع  در آخر مجلد اجازات  بحارالانوار) یاد ک...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  محمدبن  بردس  بعلبکی  مکنی  به  ابن  بردس  (720-786 هَ . ق .). وی  از علماء حدیث  و حافظ بعلبک  در عصر خویش  و مولدو وفات...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  محمدبن  حاجب بن  حمان  دهقان  کسانی  حاجبی  مکنی  به  ابوعلی . از مردم  کسانه  و منسوب  به  جد خود. وی  الجامع الصحیح  مح...