اسماعیل 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʼSMAʽYL 
    
							
    
								
        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  سعد احوص  اشعری  قمی . شیخ  طوسی  در رجال  وی  را در عداد اصحاب  رضا (ع ) شمرده  و ثقة دانسته . علامه ٔ حلّی  در خلاصةالاقوال  و صاحبان  کتاب الحاوی  و بلغة و وجیزة و جز ایشان نیز وی  را یاد کرده اند. (تنقیح المقال  ج  1 ص  134).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۷۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۰ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) الحداد. او راست : بغیةالادباءفی الاملاء که  در مصر بطبع رسیده . (معجم  المطبوعات ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) (باشا) حسنین . مدرس  شیمی  و طبیعیات  در مدرسه ٔ مهندسخانه ٔ خدیویه  و استاد علوم  طبیعی  در جامعه ٔ مصریه  و ناظر مدرسة المعل...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) حقی  مولی  مکنی  به  ابی الفداء. یکی  از عرفای  طریقت  خلوتیه   ۞ است . وی  از مسقط رأس  خود آیدوس  بقسطنطنیه  آمد و در اسکدا...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) حقی  (بک ). متصرف  جبل  لبنان . در سنه ٔ 1917 م . انجمنی  از ادبا به  همت  اسماعیل  مزبور کتاب  لبنان  را که  شامل  مباحث  علم...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل .[ اِ ] (اِخ ) حقی  (بک ) المیلاسی . او راست : الخط الجدید، و آن  رساله ایست  در اصلاح  خط عربی  بزعم  مؤلف  با کتابت  بحروف  متصله . (معجم  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) حقیبة. رجوع  به  اسماعیل بن  عبدالرحمان  حقیبه  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) حلبی . رجوع  به  اسماعیل بن  احمدبن  سعید... شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) حیرت . رجوع  به  حیرت  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) خدیو مصر ابن  ابراهیم بن  محمدعلی .پادشاه  مصر از 1280 تا 1300 هَ . ق . (ترجمه ٔ طبقات  سلاطین  اسلام  ص  76). و رجوع  به  کتا...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) الخطبی . او راست : کتاب التاریخ . (ابن الندیم ).