اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اسماعیل

نویسه گردانی: ʼSMAʽYL
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن سهل دهقان . نجاشی او را ضعیف دانسته گوید: کتابی دارد و ما آنرا روایت کرده ایم . شرح احوال او در کتب متأخر رجال نیز آمده است . (تنقیح المقال ج 1 ص 134). شیخ طوسی در فهرست لقب دهقان را نیاورده و رجال نویسان متأخر ایشان را دو شخص دانسته اند.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۳ ثانیه
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن احمد حجاری . از مردم وادی الحجارة (اندلس ).وی از اهل فضل و محدث بود. (حلل السندسیة ج 2 ص 74).
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمد حسینی جرجانی ملقب بزین الدین . رجوع باسماعیل جرجانی شود.
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابوامیةبن یعلی الثقفی البصری . تابعی است .
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابوبکر. رجوع به اسماعیل سنکلونی شافعی شود.
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابوعبداﷲ بخاری . و محمدبن عبداﷲبن ابی الثلج شیخ اوست .
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابومحمد عبداﷲبن اسماعیل . یکی از افراد خاندان آل میکال است .
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابومنصور. رجوع به اسماعیل الظافر شود.
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن احمد اسلامبولی مصری حنفی . او راست : شرح الخلاصةالوافیة، و آن منظومه ایست در عروض و در مطبعه ٔ تمدن بسال 1318هَ ....
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) اتا. جد مولانا اتائی است . رجوع بترجمه ٔ سلطان محمد فخری هراتی از مجالس النفایس ص 50 شود. در ترجمه ٔ حکیم شاه محمد ق...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) اتالی . رجوع به اسماعیل اتا شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.