اسماعیل 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʼSMAʽYL 
    
							
    
								
        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  صالح بن  علی بن  عبداﷲبن  عباس . یکی  از خویشاوندان  خلفای  عباسی . وی  در سنه ٔ 183هَ . ق . از طرف  هارون الرشید بولایت  مصر منصوب  گردید و دیار مصر هشت  ماه  در تحت  اداره ٔ او در رفاه  بود. مردی  ادیب  و فصیح اللسان  بوده  و نظم  و نثر بلیغ و بعض  خطب  از وی  بیادگار مانده  است . (قاموس  الاعلام  ترکی ).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۷۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۴ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) شواء. رجوع  به  اسماعیل بن  علی بن  احمد... شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) شهاب الدین . شیخ الاسلام  جام  بزمان  اولجایتو. (حبیب السیر ج 3 جزو1 ص  7).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) صاحب بن  عباد. رجوع  به  صاحب بن  عباد شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) صالح  (ملک  الَ ...). رجوع  به  صالح  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) صفوی  (اول ) (جلوس  907 هَ . ق . - وفات  930). شاه  اسماعیل بن  شیخ  حیدربن  شیخ  جنیدبن  شیخ  ابراهیم بن  خواجه علی بن  شیخ  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) صفوی . شاه  اسماعیل  دوم  (984-985 هَ . ق .). پسر شاه  طهماسب  اول  و نوه ٔ شاه  اسماعیل  اول  و سومین  پادشاه  سلاطین  صفویه ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) صفوی . (شاه  اسماعیل  سوم ). پسر سیدمرتضی  و مادر او دختر سلطان  حسین  اول  صفوی  است . علی  مردان خان  وی  را در اصفهان  بسال...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) صوفی  ترخان  (امیر...). یکی  از ملازمان  میرزا عبداللطیف  تیموری  که به  امر او بقتل  رسید. (حبیب السیر ج 3 جزو 3 ص 221).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ضریر نحوی  مکنی  به  ابوعلی . یاقوت  گوید: از احوال او جز این  ندانم  که  گفته اند مردی  اسماعیل  ضریر نحوی را از ابوالقاسم  ع...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) طبسی  ملقب  به  شهاب الدین . وی  پدر امیر کمال الدین  حسین  است . (حبیب السیر چ  هند ج 3 جزو3 ص 330).