 
        
            اسماعیل 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʼSMAʽYL 
    
							
    
								
        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  عبدالرحمن  حَقیبة یا جَفینة کوفی . این  تردید در کتب  رجال  قدیمه  نیز موجود است . ساروی  در کتاب  توضیح الاشتباه  این  لقب  را ازآن  پسر دانسته  نه  پدر، و این  سخن  از کلام  کشی  (متوفی  450 هَ . ق .) نیز مستفاد میگردد، لیکن  شیخ  طوسی  (متوفی  460 هَ . ق .) آنرا لقب  جد اسماعیل  دانسته . شیخ  طوسی  وی  را در عداد اصحاب  صادق  (ع ) شمرده . رجال نویسان  متأخر نیز او را یاد کرده اند. رجوع  به  تنقیح المقال  ج 1 ص 137 شود.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۷۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۷ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  ابراهیم بن  صبیح  الثقفی ، مکنی  به  ابواسحاق . وی  از سعدویه  و سهل بن  عثمان  و شاذکونی  روایت  دارد. ابوعبداﷲ الغزّال ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  ابراهیم بن  مهاجر. صاحب  کتاب  کافی  درباب  آداب  زکاةدهنده  روایتی  از او نقل  کرده  است . ابوالحسن  عرفی  از وی  روایت ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  ابراهیم  تیمی ، مکنی  به  ابویحیی . محدث  است  و از اعمش  روایت  کند.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ )  ۞  ابن  ابراهیم  خلیل  (ع ). مؤلف  تاریخ  گزیده  گوید: ساره  (زوجه ٔ ابراهیم ) هاجر را با ابراهیم  بخشید، ابراهیم  را ازو پس...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل .[ اِ ] (اِخ ) ابن  ابی الحسن  عبادبن  العباس بن  عبادبن  احمدبن  ادریس  الطالقانی . رجوع  به  صاحب بن  عباد شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  ابی الحسین  عبدالغافربن  محمد فارسی  نیشابوری . متوفی  504 هَ . ق . از معاصرین  غزالی . وی  پدر امام  عبدالغافر نویسنده ٔ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  ابی الحکم ، مولی  زبیر. وی  کاتب عمربن  عبدالعزیز بود. (عقدالفرید مصحح  محمد سعید العریان  ج 4 ص 249). رجوع  به  اسماعیل ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  ابی الفتح ، مکنی  به  ابوالقاسم المقری . از مردم  قلعه ٔ ایوب  باندلس . ابن  بشکوال  گوید وی  فقیه  و از اهل  علم  و مقدم...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [اِ ] (اِخ ) ابن  ابی القاسم بن  سوید، ملقب  به  ابوالعتاهیة و مکنی  به  ابواسحاق . رجوع  به  ابوالعتاهیه  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  ابی القاسم  جعفربن  ناصر الحق  (ناصر کبیر) نبیره ٔ دختری  ماکان  کاکی ،معاصر ابوجعفر حسن  بن  ابی الحسین  احمد صاحب  القل...