اسماعیل 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʼSMAʽYL 
    
							
    
								
        اسماعیل . [اِ ] (اِخ ) ابن  عبدالغافر. راوی  صحیح  مسلم . او راست کتابی  جلیل الفائدة در یک  مجلد مرتب  بر حروف . وفات  وی  بسال  445 هَ . ق . است . (کشف الظنون : غریب الحدیث ).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۷۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۸ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  یوسف  کاتب  مکنی  به  ابوابراهیم  معروف  به  ابن  غزال . خادم  امیر بادیس بن  حیوس  صنهاجی  (پادشاه  غرناطه ) از علمای  ی...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  یونس . محدث  است . (سیرة عمربن  عبدالعزیز ص  66).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  یونس  الموری  مکنی  به  ابوالقاسم  المقری  از مردم  قلعه ٔ ایوب  (اندلس ). وی  از ابی محمد عبداﷲبن  محمدبن  قاسم  ثغری  و...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  یونس  طبیب  یهودی . از شکاکین  است . (ضحی الاسلام  جزء 3 ص  348).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابواحمد کوفی  کاتب . شیخ  طوسی  او را در رجال  خود در شمار اصحاب  باقر (ع ) آورده ، و در منهج المقال  احمد را به  حامد تبدیل  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابواسحاق . رجوع  به  اسماعیل بن  احمدبن  اسید ثقفی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابواسحاق بن  عمر عبقی . محدث  است .
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابوشریح . رجوع  به  اسماعیل بن  احمدبن  حسن ... شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابوالظاهر. رجوع  به  اسماعیل  منصوربن  القائم  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابوالعلاء ازبنی قیس بن  ثعلبه . شیخ  طوسی  در رجال  او را در عداد اصحاب  باقر (ع ) آورده  است . (تنقیح المقال  ج  1 ص  127).