اسماعیل 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʼSMAʽYL 
    
							
    
								
        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  عبداﷲبن  جعفر طیاربن  ابی طالب . ملقب  به  زاهد. شیخ  طوسی  در رجال  او را یک  مرتبه  از اصحاب  سجاد (ع ) و تابعی  شمرده  گوید از پدر خویش  روایت  میکرد، و یک  بار از اصحاب  باقر (ع ) و مدنی  خوانده ، بار سوم  او را از اصحاب  صادق  (ع ) شمرده  است . هنگامی  که  محمدبن  عبداﷲبن  حسن  مثنی  ضدّ عباسیان  بسال  145 هَ . ق . با همکاری  فرزندان  امام  حسن  قیام  کرد و بنی الحسین  با وی  مخالفت  کردند، صاحب  ترجمه  از همکاری  با بنی الحسن  خودداری کرد و بهمین  سبب  بنی الحسن  او را به  زندان  افکندند ودر حال  پیری  که  از یک  چشم  نابینا و از دو پا مفلوج  بود او را بکشتند. و در حدیثی  که  بنی الحسین  بنفع خودو ضدّ بنی الحسن  نقل  کرده اند از اسماعیل  ستایش  بسیارشده  و او را مظلوم  و قتیل  بنی اخیه  لقب  داده اند و این  کلمه ٔ «بنی اخیه » در نسخه ٔ چاپی  عمدةالطالب  (تألیف قرن  نهم  هجری ) به  کلمه ٔ «بنی امیه » تصحیف  شده  است .
در کتب  انساب  برای  عبداﷲبن  جعفر فرزندی  جز این  اسماعیل  یاد نشده  ولیکن  در زیارتنامه های  «ناحیه ٔ مقدسه » و «زیارت  اول  رجب » دو تن  از کشتگان  روز عاشورا بنام  محمد و عون بن  عبداﷲبن  جعفر آمده  و بنابراین  این  دو تن  برادران  اسماعیل  خواهند بود، ولی  این  صحیح  نیست ، چه  صاحب  عمدةالطالب  عون  و محمد اصغر را دو فرزند جعفردانسته  که  در رکاب  پسر عم  خود حسین  (ع ) شهید شدند. ولیکن  مقاتل نویسان  این  دو تن  را فرزندان  زینب  بنت  علی  (ع ) و عبداﷲبن  جعفر طیار شمرده اند. رجوع  به  تنقیح المقال  ج  1 ص  138 و 139 و رجوع  به  فهرست  عیون الاخبار وفهرست  عقدالفرید شود.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۷۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۰ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  یَسار. رجوع  به  اسماعیل بن  عبدالخالق بن  عبدربه  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  یسار نضری . شیخ  طوسی در رجال  او را در عداد اصحاب  صادق  (ع ) شمرده . و در برخی  نسخ  بشار بجای  یسار آمده  است . رجوع  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  یسار هاشمی . نجاشی  گوید: وی  مولای  اسماعیل بن  علی بن  عبداﷲبن  عباس  بود، و کتابی  داشته  که  محمدبن  حسین بن  ابی الخ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن یعقوب  اعلم . محدث  است . رجوع  به  الموشح  ص  129 شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ )ابن  یعقوب  انباری . او راست : شرح  بر کافی  فی  فروع الحنفیة. وفات  وی  بسال  331 هَ . ق . است . (کشف الظنون ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  یوسف بن  اسماعیل بن  فرج بن  نصر معروف  به  ابن  نصر (740-761 هَ . ق .). از ملو» بنی نصربن  الاحمر، در اندلس . مولد وی  غ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  یوسف  دیلمی  مکنی  به  ابوعلی . وی  علم  و عبادت  و حدیث  را جمع کرد و با احمدبن  حنبل  مجالست  داشت  و از مجاهدبن  موسی ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  یوسف بن  محمدزاهد معروف  به  سمویه . وی  مصاحب  عبدالرحمن بن  یوسف  معدانی  بود و از یحیی  قطان  و عبدالرحمن بن  مهدی  و ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  یوسف  علوی بن  ابراهیم بن  عبداﷲبن  حسن بن  حسن بن  علی بن  ابی طالب  (ع ) وی در سنه ٔ 251 هَ . ق . در مکه ٔ مکرمه  خروج ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  یوسف  قزوینی  ملقب  به  رضی الدین  و مکنی  به  ابوالخیر. او راست : کتاب  اربعین  در فضائل  علی  (ع ) و کتاب  اربعین  در ف...