اسماعیل 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʼSMAʽYL 
    
							
    
								
        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  علی بن  حسین  سمان  مکنی  به  ابوسعید. شیخ  حرّ عاملی  در کتاب  امل الاَّمل  و شیخ  منتجب الدین  در الفهرست  نقل  کرده اند که  او راست : البستان  فی  تفسیرالقرآن  در ده  مجلد. و الرشاد در فقه . و المدخل  در نحو. و الرّیاض  در حدیث . و سفینةالنجاة در امامت . و کتاب  صلاة و حج  و المصباح  در عبادات . والنور در وعظ. و همه  را سید مرتضی  و مجتبی  دو پسر داعی  حسینی  رازی  از شیخ  حافظ مفید ابومحمد عبدالرحمان بن  احمد نیشابوری  از وی  روایت  کرده اند. صاحب  ذریعه  گوید وی  معاصر سید مرتضی  متوفی  436 هَ . ق . و شیخ  طوسی  متوفی  460 است  و کسانی  که  از ایشان  روایت  کرده اند از او نیز روایت  دارند. رجوع  به  الذریعة ج  3 ص  105 وتنقیح  المقال  ج  1 ص  140 و روضات  الجنات  ص  31 شود.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۷۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۸ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  محمود بالیچه  ملقب  به  وجیه الدین  سمنانی  وزیر میرزا بابر. رجوع  به  حبیب السیر چ  بمبئی  ج 3 جزو3 ص  172 شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  محمودبن  اسماعیل  جبلی . شیخ  منتجب الدین  در فهرست  خود گوید: وی فقیه  و ادیب  است  و بر شیخ  ابوعلی  (ظ: ابن الطوسی ) ق...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  مخالدبن  سعید مکنی  به  ابوعمر. محدث  است .
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  مخلد سراج . در آغاز کتاب  روضه ٔ کافی   ۞  روایتی  از قاسم بن  ربیع صحاف  از صاحب  ترجمه  از ابوعبداﷲ صادق  (ع )آمده  است...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  مَرّار. شیخ  طوسی  در رجال  اورا در عداد کسانی  که  روایتی  از امامان  نداشته اند برشمرده  گوید: ابراهیم بن  هاشم  از وی ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  مسرور. وی  از جعفربن  محمد روایت  کند که  گفت : ان  اﷲ خلق  خلقاً من  رحمة برحمة لرحمة، و هم  الذین  یقضون  الحوائج  للنا...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  مسلم . محدث  است . رجو ع  به  المصاحف  ص  101 و 193 شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  مسلم بن  ابی فدیک . رجوع  به  اسماعیل بن  ابی فدیک  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  مسلم  یا اسماعیل بن  ابی زیاد سکونی . رجوع  به  اسماعیل بن  ابی زیاد شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  مسلم  عبدی  مکنی  به  ابومحمد. محدث  است .