 
        
            اسماعیل 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʼSMAʽYL 
    
							
    
								
        اسماعیل .[ اِ ] (اِخ ) ابن  علی  عمی  مکنی  به  ابوعلی  یا ابوعبداﷲ بصری . شیخ  در الفهرست  هر دو کنیت  را به  او داده  گوید: او راست  کتاب  «ما اتفقت  علیه  العامة للشیعة» دراصول  فرایض  و احمدبن  عبدون  آنرا از وی  نقل  کند، و نجاشی  این  کتاب  را بنام  «ما اتفقت  علیه  العامة بخلاف  الشیعة» یاد کرده  است . در کتب  متأخرین  نیز شرح  احوال او آمده  است . رجوع  به  تنقیح المقال  ج  1 ص  140 شود.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۷۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۴ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  زکریا. ابن  قتیبه  بوسائطی  از او نقل  کند. (عیون  الاخبار جزء هفتم  ص  3).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  زکریا الخلقانی  مکنی  به  ابوزیاد. محدث  است .
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  زیاد. از مشایخ  شیعه  و راوی  فقه  از ائمه . (ابن الندیم ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  زیادبن  عبید الخزاعی  معروف  به  ابن  زراة. متوفی  در 273 هَ . ق . وی  از کتبه ٔ رجاله  و از حفظه  بود و در جوانی  درگذشت...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  زیاد بزاز کوفی  اسدی . شیخ  طوسی  او را یک باردر عداد اصحاب  باقر (ع ) و دیگربار در اصحاب  صادق  (ع ) آورده  گوید تابعی  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  زیاد سلمی  کوفی . شیخ  طوسی  او را در عداد اصحاب  صادق  (ع ) شمرد و گویا همان  اسماعیل بن  ابی زیاد باشد. (تنقیح المقال  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  زید.مولای  عبداﷲبن  یحیی  کاهلی  بود. در باب  فضل  مسجد کوفه از کافی  روایتی  از ابویوسف  یعقوب بن  عبداﷲ از اسماعیل  از ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  زید طحان  کوفی . نجاشی  گوید: ثقة است  و از محمدبن  مروان  و معاویةبن  عمار و یعقوب بن  شعیب  روایت  کند و اینان  از ابی ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  سالم . وی  از ابی سعید الازدی  آرد که  گفت  از عبداﷲبن  مسعود شنیدم  که  میگفت : اقرأنی  رسول اﷲ صلی  اﷲ علیه  و سلم  سب...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  سالم . آقا باقر در تعلیقه  گوید: ابن  ابی عمیر از ابن  اسماعیل  روایت  کرده . و گویا همان  اسماعیل بن  سلام  باشد. (تنقیح...