اسماعیل 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʼSMAʽYL 
    
							
    
								
        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  موسی . یکی  از والیان  اندلس .وی  بسال  268 هَ . ق . با محمدبن  عبدالرحمن  فرمانفرمای  اندلس  بنای  محاربه  و خصومت  گذاشت  ولی  بعد عرض  اطاعت  کرد. شهر لارده ٔ اسپانیا از بناهای  اوست  که  در سال  270 این  بلد را بنا کرده  است . (قاموس  الاعلام  ترکی ).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۷۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۲ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  محمد شریف بن  علی  شریف  مراکشی  حسنی  علوی  طالبی  مکنی  به  ابوالنصر و ملقب  به  مظفّرباﷲ. رجوع  به  مظفرباﷲ... شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  محمد صفار. مؤلف  الموشح  ازو نقل  کرده  است . (الموشح  ص  121).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  محمد طلحی  اصفهانی  مکنی  به  ابوالقاسم . رجوع  به  اسماعیل بن  محمدبن  فضل بن  علی ... شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  محمد غرناطی . مکنی به  ابوالولید. رجوع  به  ابوالولید اسماعیل ... شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  محمد قمی  نحوی . ابن الندیم  ذکر او آورده  و گوید او راست  از تصانیف : کتاب الهمز. کتاب العلل . (معجم الادباء ج  2 ص  357...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  محمد قمی  قنبره . شیخ  طوسی  در فهرست  او را غیر ازاسماعیل بن  محمد مخزومی  مکی  دانسته  است . رجوع  به  اسماعیل بن  محمد...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  محمد منصور. سومین  از خلفای  فاطمی  در مغرب  مکنی  به  ابوطاهر (334-341 هَ . ق .).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  محمد مِنْقَری   ۞  بن  زیادبن  ابی زیاد. شیخ  طوسی  او رادر عداد اصحاب  کاظم  (ع ) شمرده . بهبهانی  در تعلیقه ٔ رجالیه  ا...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  محمدمَهری  کوفی . منسوب  به  مهرةبن  حیدان بن  عمروبن  الحاف بن  قضاعة که  بطنی  از بنی طریف  از قحطانیان اند. شیخ  طوسی ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  محمد نوحی . خطیب  و محدث  است .