جستجو در پارسی ویکی
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اشق

نویسه گردانی: ʼŠQ
اشق . [ اَ ش َق ق ] (اِخ ) موضعی است در شعر اخطل :
باتت یمانیةالریاح تقوده
حتی استقاد لها بغیر حبال
فی مظلم غدق الرباب کأنما
یسقی الاشق و عالجا بدوالی .

(از معجم البلدان ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۰۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عشق آباد

عشق آباد. [ ع ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان میان ولایت بخش حومه ٔ شهرستان مشهد. سکنه ٔ آن 124 تن . آب آن از قنات . محصول آن غلات است . (از فرهنگ...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عشق آباد

عشق آباد. [ ع ِ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای بخش فدیشه ٔ شهرستان نیشابور. آب مزروعی آن از قنوات تأمین میشود. ساکنان آن از طوایف عرب ، قاضی ، ...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عشق آباد

عشق آباد. [ ع ِ ] (اِخ ) دهی مرکز بخش دهستان عشق آباد بخش فدیشه ٔ شهرستان نیشابور. سکنه ٔ آن 463 تن . آب آن از قنات . محصول آن غلات است . (...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عشق آباد

عشق آباد. [ ع ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان ریوند بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور. سکنه ٔ آن 228 تن . آب آن از قنات . محصول آن غلات است . (از فرهنگ ج...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عشق آباد

عشق آباد. [ ع ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان سرولایت بخش سرولایت شهرستان نیشابور. سکنه ٔ آن 214 تن . آب آن از قنات . محصول آن غلات است . (از فره...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عشق آباد

عشق آباد. [ ع ِ ] (اِخ ) ۞ شهری است در اتحاد جماهیر شوروی (سابق ) واقع در نزدیکی مرز ایران و شوروی ، در کنار راه آهن ، کرسی ترکمنستان . این ش...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عشق آمیز

عشق آمیز. [ ع ِ ] (ن مف ) آمیخته به عشق : در اثنای رقعه کلمات دلاویز و سخنان عشق آمیز درج کرد. (سندبادنامه ص 103).
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عشق باره

عشق باره . [ ع ِ رَ / رِ ](ص مرکب ) کسی که عشق را دوست دارد. عاشق پیشه . (فرهنگ فارسی معین ). عشق پرداز. (از آنندراج ) : دلی که عشق نبازد ز ...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عشق بازی

عشق بازی . [ ع ِ ] (حامص مرکب ) عمل عشقباز. عاشقی . غَزَل . (منتهی الارب ). عشق ورزی . معاشقه . مغازله . تصابی . مهرورزی : عشقبازی کن و سیکی خو...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عشق پاک

عشق پاک . [ ع ِ ق ِ ] (ترکیب وصفی ) عشقی که آلوده به خواهشهای جسمانی نباشد. عشق افلاطونی . (یادداشت مرحوم دهخدا). پاکبازی . رجوع به عشق ...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ صفحه ۶ از ۱۱ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.
 
ورود