اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اصعب

نویسه گردانی: ʼṢʽB
اصعب . [ اَ ع َ ] (ع ن تف ) دشوارتر. (آنندراج ). مشکل تر و دشوارتر و سخت تر. (ناظم الاطباء). صعب تر. دشخوارتر. مقابل اسهل :
یقولون ان الموت صعب علی الفتی
مفارقةالاحباب واﷲ اصعب .

؟


- امثال :
اصعب من ردّالجموح .
اصعب من ردالشخب فی الضرع .
اصعب من قضم قت ّ .
اصعب من نقل صخر .
اصعب من وقوف علی وتد .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
آس آب . (اِ مرکب ) آب آسیا. آسیای آبی .
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.