اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اصلاب

نویسه گردانی: ʼṢLAB
اصلاب . [اِ ] (ع مص ) برپا ایستاده شدن ماده شتر و دراز کردن گردن خود را به آسمان تا شیر دهد بچه ٔ خود را بکوشش .(منتهی الارب ). اصلبت الناقة؛ قامت و مدت عنقها نحو السماء لتدر لولدها جهدها. (قطر المحیط) (المنجد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
اصلاب . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ صُلْب . (منتهی الارب ). ج ِ صُلْب ، بمعنی استخوان پشت که محل نطفه ٔ مرد است ، و از اصلاب مراد آباء و اجداد است . (از...
اثلاب . [ اَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ ثلب .
اسلاب . [ اِ ] (ع مص ) اسلاب ناقة؛ بچه ناتمام افکندن شتر یا مردن بچه ٔ او. (منتهی الارب ). || اسلاب شجر؛ رفتن و ریختن برگ و بار آن .
اسلاب . [ اَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ سَلب . ربوده ها: ثم امر علیه السلام یجمع الاسلاب ... و نادی فی الناس من عرف شیئاً من قماشه فلیأخذه . (ابن الطق...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.