اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اصور

نویسه گردانی: ʼṢWR
اصور. [ اَص ْ وَ ] (ع ص ) کج . مایل . (از اقرب الموارد). کژ. (منتهی الارب )(آنندراج ). || ذوالصَّوَر، یعنی دارای میل . رجل اصور؛ ای مائل . کقوله : الی کل شخص فهو للسمع اصور. و هو اصور الی کذا؛ اذا امال عنقه و وجهه الیه ؛وی اصور بدانست هنگامی که گردن و رویش بدان کج شود.(از اقرب الموارد). || کژگردن . ج ، صور. (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء) (آنندراج ). گویند: فی عنقه صَوَر؛ ای میل و عوج و هو اصور. (از اقرب الموارد). || آرزومند و اندوهگن . (مهذب الاسماء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
آسور. (اِخ ) نام رب النوع بزرگ آشوریان .
آسور بانی پال . (اِخ ) نام پادشاه آسور (669-626 ق .م .)، و او پادشاهی مقتدر و سلحشور بوده و مملکت بابل و ایلام را تسخیر کرده است .
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.