اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اطلس رخ

نویسه گردانی: ʼṬLS RḴ
اطلس رخ . [ اَ ل َ رُ ] (ص مرکب ) آن که رویی لطیف چون اطلس دارد :
وجود ما که چو تار قصب ضعیف شده
فکنده دور ز اطلس رخان والا بر.

نظام قاری (دیوان البسه ص 48).


به آسمان قددیبا اگر کشد والا
اگر نه در بر اطلس رخیست والا نیست .

نظام قاری (دیوان البسه ص 48).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.