اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اظهر

نویسه گردانی: ʼẒHR
اظهر. [ اَ هََ ] (اِخ )از شاعران هندوستان و نامش احمدخان بود. او راست :
الهی در دلم انداز عشق بی محابا را
کنم تا سیر چون فرهاد و مجنون کوه و صحرا را.

(از قاموس الاعلام ترکی ).


صاحب الذریعه می نویسد: شعر وی در گلشن (ص 26) آمده و صاحب قاموس الاعلام و سپس صاحب ریحانة الادب آنرا نقل کرده اند. (الذریعه ج 9 قسم اول ). صاحب گلشن می نویسد: ساکن شاه جهان پور است و این اشعار را نیز بنام وی آورده است :
سخن بستیم در مضمون نازک چون رگ گلها
بجز رنگین خیالان کس نفهمد معنی ما را
مکن از اهل عالم رشته گر سیر فلک خواهی
کجا پرواز باشد طایران رشته بر پا را
اگر واصل بوحدت می شوی فارغ ز کثرت شو
که یک سوزن گسست از رشته ٔ وحدت مسیحا را.

(صبح گلشن ص 26).


رجوع به ریحانة الادب شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
ازهر. [ اَ هََ ] (اِخ ) ابن خمیصة. صحابیست و از ابی بکر صدیق روایت داردو ابن عبدالبر گوید: فی صحبته نظر. (تاج العروس ).
ازهر. [ اَ هََ ] (اِخ ) ابن رستةبن عبداﷲ، ابومحمد المُکتب اصفهانی ، متوفی به سال 286 هَ . ق . وی از محمدبن بکیر و سهل بن عثمان و سعدویه روای...
ازهر. [ اَ هََ ] (اِخ ) ابن سعد السمان الباهلی بالولاء البصری . محدث است . وی از حمید طویل و از وی اهل عراق روایت کنند و از پیش آنکه ابوجعف...
ازهر. [ اَ هََ ] (اِخ ) ابن سعید. ابن قتیبه ٔ دینوری بوسائطی از وی دعائی از رسول (ص ) نقل کند. (عیون الاخبار ج 2 ص 278).
ازهر. [ اَ هََ ] (اِخ ) ابن عامربن غوثبان . پدر قبیله ای است . (منتهی الارب در کلمه ٔ زوف ).
ازهر. [ اَ هََ ] (اِخ ) ابن عبدالحارث بن ضراربن عمرو الضبی . عالمی ناسب و از خطبای بنی ضبة حنظلةبن ضرار. وی درک اول اسلام کرد و عمری طویل ...
ازهر. [ اَ هََ ] (اِخ ) ابن عبدالعزیز مکنی بابی الهندی شاعر. رجوع بعقد الفرید چ محمد سعید العریان ج 3 ص 297 شود.
ازهر. [ اَ هََ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ حرازی ، از مردم روستا و قلعه ٔ حراز [ یمن ]. (منتهی الارب ). و مؤلف تاج العروس گوید: حرازبن عوف بن عدی بط...
ازهر. [ اَ هََ ] (اِخ )ابن عبد عوف بن عبدبن الحرث بن زهرة الزهری . صحابی است . (تاج العروس ). مؤلف قاموس الاعلام ترکی گوید: ازهربن عبدعوف...
ازهر. [ اَ هََ ] (اِخ ) ابن قیس . صحابی است و حرزبن عثمان از او حدیثی روایت کرده و ابن عبدالبر ذکر او آورده است . (تاج العروس ).
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۴ ۳ ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.