اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اعتساف

نویسه گردانی: ʼʽTSAF
اعتساف . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) بیراه رفتن و میل کردن از راه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). از عسف بمعنی بیراه رفتن و بیداد کردن . (از کنز و کشف و منتخب بنقل از غیاث اللغات ). عدول کردن و منحرف شدن از راه . (از اقرب الموارد). بیراهه رفتن . بر بیراهه شدن . ظلم کردن . ستم کردن . بیداد کردن . از راه راست منحرف شدن . ج ، اِعتِسافات . (فرهنگ فارسی معین ). ظلم . ستم . عسف . جور. زور. (یادداشت مؤلف ). || ستمکاری . (فرهنگ فارسی معین ). || خدمت خواستن از کسی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). بخدمت داشتن کسی را.(از اقرب الموارد). || اشتباه کردن راه بر اثر نبودن راه نما و نداشتن اطلاع . (از اقرب الموارد). || دست بکاری زدن بدون تدبیر و اطلاع .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
اعتصاف . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) کسب کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). کسب کردن مر عیال را. (از اقرب الموارد). و مؤلف لسان گوید: بمعنی کسب ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.