اعطاب
نویسه گردانی:
ʼʽṬAB
اعطاب .[ اِ ] (ع مص ) هلاک کردن : اعطبه اعطاباً؛ هلاک کرد آنرا. (منتهی الارب ). هلاک کردن کسی را. (ناظم الاطباء). هلاک کردن . (آنندراج ) (تاج المصادر بیهقی ). هلاک کردن بدن بخندیدن را. (مصادر زوزنی ). هلاک ساختن کسی را. (از اقرب الموارد). || سخت خشم گرفتن . (آنندراج ): اعطبه غیره ؛ سخت خشم گرفت بر وی . (منتهی الارب ). اعطب علیه ؛ سخت خشم گرفت بر آن . (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
اعتاب . [ اِ ] (ع مص ) رضا دادن . || بازگشتن بسوی مسرت کسی از اسائت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). رضا شدن از کسی یعنی رها کرد...
اعتاب . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ عَتَبَه . (یادداشت مؤلف ).