اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

افرق

نویسه گردانی: ʼFRQ
افرق . [ اَ رَ ] (ع اِ) مرد یکچشم . (یادداشت مرحوم دهخدا).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
افرق . [ اَ رَ ] (ع ص ) اسب که یک ران آن از دیگری بلندتر آمده باشد. (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). آن اسب که یک سرین وی برت...
افرغ . [ اَ ر ] (ع ن تف ) فارغ تر. بیکارتر. (یادداشت دهخدا).- امثال : افرغ من حجّام ساباط ؛ حجّامی بوده در ساباط مداین که بنسیه مردم را ح...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.