اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

افشنگ

نویسه گردانی: ʼFŠNG
افشنگ . [ اَ ش َ] (اِ) بمعنی افشک است که شبنم باشد. (هفت قلزم ) (برهان ). و در بیت ذیل بفتح نون آمده است :
شد عرق ریزان پریرو زیر زلفش از حجاب
بر گل رعنا مگر که افشنگ افتاده است .

؟ (از فرهنگ شعوری ).


رجوع به افشک شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.