افقع
نویسه گردانی:
ʼFQʽ
افقع. [ اَ ق َ ] (ع ص ) سخت سپید. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ج ، فُقْع. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). || چیز سخت سرخ . (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
افغاء. [ اِ ] (ع مص ) گل برآوردن گیاه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بیرون آمدن شکوفه . (از تاج المصادر بیهقی ). شکوفه برآوردن ...