اقعد
نویسه گردانی:
ʼQʽD
اقعد. [ اَ ع َ ] (ع ص ، اِ) همنشین و قریب الاَّباء از جد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
عقاد. [ ع َق قا ] (ع ص ) مبالغه است عاقد را. رجوع به عاقد شود. || سازنده و فروشنده ٔ نخها و تکمه ها. (از اقرب الموارد). علاقه بند.
عقاد. [ ع ِ ] (ع اِ) نخی است که در آن مهره هایی باشد و به گردن کودک آویخته گردد. (از اقرب الموارد).