اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

التواء

نویسه گردانی: ʼLTWʼʼ
التواء. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) تافته و دوتاه شدن رسن . (منتهی الارب ). پیچیده شدن . (مصادر زوزنی ). || سستی و کاهلی کردن در کار. || کج گشتن ریگ . (منتهی الارب ). لوی القدح و الرمل از باب فرح لوی بکسر اول فهو لو بر وزن کتف ، یعنی کژ شد تیر و ریگ مثل التوی . || خمیدن . || روی برگردانیدن . (منتهی الارب ) : همه از این تحکم سر بپیچیدند و ابا و التواء و نفار و استکبار پیش گرفتند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ).|| بر خود پیچیدن مار. (منتهی الارب ). || (در اصطلاح پزشکی ) انحراف و پیچیدگی مهره های پشت است بسوی راست یا چپ . (کشاف اصطلاحات الفنون ). مهره که از جای خویش بجانب دیگر شود. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). زوال فقرات بیکی از دو سوی . (بحر الجواهر).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.