اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

الس

نویسه گردانی: ʼLS
الس . [اَ ] (ع مص ) خیانت کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (از اقرب الموارد). با کسی خیانت کردن . (مصادر زوزنی ). خیانت . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || شوریده خرد شدن . (تاج المصادر بیهقی ). شوریدگی عقل . (منتهی الارب ). شوریده عقل شدن یا رفتن عقل . (از اقرب الموارد). الس الرجل (مجهولا)؛ اختلط عقله أو ذهب ، فهو مألوس . (اقرب الموارد). || (اِ) اصل بد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از لسان العرب ). || خیانت و دزدی . (منتهی الارب ). الخیانة والغش . (اقرب الموارد). || دروغ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). کذب . || شک . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ریبت . (اقرب الموارد). تردید. دودلی . || تغییر خو. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || خطای تدبیر. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
علث . [ ع َ ] (اِخ ) دهی است در ساحل شرقی دجله بین عُکبَرا و سامراء، و آن وقف بر علویهاست . (از معجم البلدان ).
علث . [ ع َ ل َ ] (ع مص ) بسختی جنگیدن و کارزار کردن . (از اقرب الموارد). || ملازمت بر کارزار. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || گرفتن ب...
علث . [ ع َ ل ِ ] (ع ص ) سخت جنگ . کسی که در جنگ پایدار باشد.(از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || آنکه به غیر پدر خود منسوب باشد. (منتهی ال...
علث . [ ع ِ ] (ع اِ) آنچه بر غیر عادت و اختیار خورده شود. || پاره ای از چوب آتش زنه . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.