اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

الماس خالدار

نویسه گردانی: ʼLMAS ḴALDʼR
الماس خالدار. [ اَ س ِ ] (ترکیب وصفی ) الماسی که داغ سیاه یا سرخ داشته باشد و پسین را بسیار بدیمن شمارند. (بهار عجم ) (آنندراج ) :
نقش داغ عیب باشد لوحهای ساده را
قیمتش نازل شود الماس چون شد خالدار.

صائب (از بهار عجم ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.