اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

الوی

نویسه گردانی: ʼLWY
الوی . [ اَل ْ وا ] (ع ص ) کج : قرن الوی ؛ شاخ کج . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || دم تافته . (منتهی الارب ). دمی که بخلقت خمیده باشد. ج ، لُی ّ. و قیاس آن لِی ّ بکسر لام بمناسبت یاء است . (از اقرب الموارد). || راه دورو دراز ناشناخته . || مرد سخت پیکار و سخت جنگاور. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). سخت خصومت . (مصادر زوزنی ). || مرد تنها و گوشه نشین . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).مؤنث : لَیّاء. (از اقرب الموارد). || (اِ) نوعی از درخت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). رجوع به الوة و اَلوی ّ و دزی ج 1 ص 35 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۷۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
ابراهیم بن سعد علوی .[ اِ م ِ ن ِ س َ دِ ع َ ل َ ] (اِخ ) از نسل حضرت حسن بن علی علیهماالسلام ، مکنی به ابواسحاق . از مشایخ بغداد و او پیر ابو...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.