الهة
نویسه گردانی:
ʼLH
الهة. [ اِ لا هََ ] (ع مص ) الاهة. پرستش کردن . (ترجمان علامه تهذیب عادل ) (از اقرب الموارد). پرستیدن . پرستش . (منتهی الارب ). || (اِمص ) معبودیت . (منتهی الارب ). اُلاهَة. اِل̍هیَّة. الوهة. الوهیة. (اقرب الموارد). معبود شدن . || (اِ) مار. (منتهی الارب ) (آنندراج ). مار بزرگ . (ذیل اقرب الموارد). || ماه نو. (منتهی الارب ) (آنندراج ).هلال . (ذیل اقرب الموارد). || آفتاب . (منتهی الارب ) (آنندراج ). نامی است آفتاب را. (از اقرب الموارد). || بتان . (منتهی الارب ). بت . (آنندراج ). مؤنث اله . ربةالنوع . و رجوع به اِلاهَة شود.
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
یکی از خدایان مونث در رم باستان و مصر کهن که انسانهای آن دوران بر این اعتقاد بودند که این الهه باعث باروری و رشد گیاهان و موجودات و انسان ها می شده
قائل به تعدد آلهه . [ ءِ ل ِ ب ِ ت َ ع َدْ دُ دِ ل ِ هََ ] (ص مرکب ) ۞ مشرک . بت پرست .
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
در اساطیر یونانی دختران زئوس، خدای خدایان، میوز نامیده میشدند. در افسانههای اولیه آنها ۹ خواهر با یک اندیشه، روح و دل بودند و همه میوز نامیده میشد...