اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

الیا

نویسه گردانی: ʼLYA
الیا. [ اَل ْ ] (یونانی ،اِ) به یونانی خطمی صحرایی را گویند و بعربی شحم المرج خوانند. (برهان قاطع) (هفت قلزم ) (از آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
یاطری علیا. [ ع ُل ْ ] (اِخ ) دهی است از بخش گرمسار شهرستان دماوند،با 300 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
داعی الی ا. [ اِلَل ْ لاه ] (اِخ ) الامام الناصر للحق حسن بن علی بن الحسین بن زیدبن عمربن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام ...
داعی الی ا. [ اِ لَل ْ لاه ] (اِخ ) شاه داعی ، شاعر شیرازی . رجوع به داعی (شاه ...) و داعی شیرازی شود.
خفرک علیا. [ خ َ رَ ک ِ ع ُل ْ ] (اِخ ) از بلوکات فارس و بنابر قول صاحب فارسنامه ٔ ناصری :درازای آن هفت فرسخ و نیم و پهنای بدو فرسخ نرسد.
زاغان علیا. [ ن ِ ع ُ ] (اِخ ) قسمت بالای ده زاغان از دهستان کلیائی است . فاصله ٔ آن تا زاغان سفلی 5هزار گز و سکنه ٔ آن 270 تن است . (از فر...
ساغری علیا. [ غ َ ی ِ ع ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خرقان شرقی بخش آوج شهرستان قزوین . واقع در 24هزارگزی شمال خاوری آوج . کوهستانی ، سردس...
رودبار علیا. [ رِ ع ُ ] (اِخ ) از دیههای نور است . (ترجمه ٔ مازندران و استراباد ص 150).
ریحان علیا. [ رَ ن ِ ع ُل ْ ] (اِخ ) دهی از بخش خمین شهرستان محلات . دارای 747 تن سکنه . آب از رودخانه ٔ آشناخور و محصول عمده ٔ آنجا غلات و ...
باسین علیا. [ ن ِ ع ُ ] (اِخ ) یاقوت بنقل از محمدبن صدیق باسینی خانقاهی آرد: باسین علیا وباسین سفلی دو کوره اند که قصبه ٔ آنها ارزن الروم ...
تاشکت علیا. [ ک َ ت ِ ع ُ ] (اِخ ) قریه ای در شش فرسخی مغرب طارم . (فارسنامه ٔ ناصری ج 2 ص 218).
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۹ ۶ ۷ ۸ ۹ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.