گفتگو درباره واژه گزارش تخلف امآء نویسه گردانی: ʼMʼAʼ امآء. [ اِم ْ ] (ع مص ) امأاء ۞ . صد کس شدن قوم . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || صد کردن و صد نمودن . (مصادر زوزنی ). صد کس گردانیدن قوم را. لازم و متعدی است . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه واژه معنی عما وا عما وا. [ ع َ وَل ْ لا هَِ ] (ع سوگند) ۞ بمعنی «أما واﷲ»میباشد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). «عما واﷲ» و «هم... اما بعد اما بعد. [ اَم ْ ما ب َ ] (ع حرف ربط مرکب ، ق مرکب ) ترکیبی از «اما» لفظ متضمن معنی شرط و «بعد» ظرف زمان بمعنی پس ، و چون در اینجا مضاف الیه... اما شدن اما شدن . [ اُم ْ ما ش ُ دَ ] (مص مرکب ) رجوع به اُمّا شود. سوخت آما سوخت آما. (نف مرکب ، اِ مرکب ) بجای کربوراتور ۞ پذیرفته شده است . (فرهنگستان ). اما با این وجود اما و وجود عربی است و جایگزین پارسی این عبارت این است: اپیتو ápitu (سنسکریت) **** فانکو آدینات 09163657861 اما با وجود این اما و وجود عربی است و جایگزین پارسی این عبارت این است: اپیتو ápitu (سنسکریت) **** فانکو آدینات 09163657861 تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود