اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اماء

نویسه گردانی: ʼMAʼ
اماء. [ اِ ] ۞ (ع مص ) بانگ کردن گربه . (تاج المصادر بیهقی ). آواز کردن گربه . (منتهی الارب ، ذیل امو) (از قطر المحیط) (از اقرب الموارد). امت الهرة اماءً؛ صاحت ، مقلوب «مأت ». (متن اللغة).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
اما بعد. [ اَم ْ ما ب َ ] (ع حرف ربط مرکب ، ق مرکب ) ترکیبی از «اما» لفظ متضمن معنی شرط و «بعد» ظرف زمان بمعنی پس ، و چون در اینجا مضاف الیه...
اما شدن . [ اُم ْ ما ش ُ دَ ] (مص مرکب ) رجوع به اُمّا شود.
عما وا. [ ع َ وَل ْ لا هَِ ] (ع سوگند) ۞ بمعنی «أما واﷲ»میباشد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). «عما واﷲ» و «هم...
سوخت آما. (نف مرکب ، اِ مرکب ) بجای کربوراتور ۞ پذیرفته شده است . (فرهنگستان ).
اما و وجود عربی است و جایگزین پارسی این عبارت این است: اپیتو ápitu (سنسکریت) **** فانکو آدینات 09163657861
اما و وجود عربی است و جایگزین پارسی این عبارت این است: اپیتو ápitu (سنسکریت) **** فانکو آدینات 09163657861
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.