اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

امتیاز

نویسه گردانی: ʼMTYAZ
امتیاز. [ اِ ] (ع مص ، اِمص ) جدا شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ) (مؤید الفضلاء)(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). جدا شدن از یکدیگر. (ترجمان علامه ٔ جرجانی ) (فرهنگ فارسی معین ). جدایی و انفصال و تفریق . (ناظم الاطباء) :
در چشم پاک بین نبود رسم امتیاز
در آفتاب سایه ٔ شاه و گدا یکی است .

صائب .


|| برتری داشتن . مزیت داشتن . (فرهنگ فارسی معین ). رجحان . مزیت . فضیلت : امتیاز من بر او در این بود که ... (فرهنگ فارسی معین ).برتری و فضیلت . || تمیز و تشخیص . || تفاوت . || تدبیر و فراست و هوشیاری . || دوراندیشی و عاقبت بینی . (ناظم الاطباء). || اجازه ای که دولت برای ایجاد کارخانه ،استخراج معدن ، انتشار روزنامه و غیره به کسی دهد. (فرهنگ فارسی معین ). || در اصطلاح ورزش ، نمره هایی است که بفعالیت های مثبت و منفی قهرمانان داده می شود. در رشته های ورزش تعداد امتیاز محدود نیست ولی در ژیمناستیک و شیرجه تعداد آن از 10 تجاوز نمی کند.(از فرهنگ فارسی معین ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
امتیاز: هر چیزی که خوبی، لذت یا سودی به دنبال داشته باشد و از روی لطف یا پاداش کوشش فرد به وی داده می شود تا او را از دیگرانی که همتراز وی هستند و از ...
این دو واژه عربی است و پارسی آن این است: آنژَس پَوان (آنژَس از سنسکریت: اَنجَسَ=حق + پَوان= امتیاز؛ کردی)
این دو واژه عربی است و پارسی آن این است: پَوانمَند (پَوان= امتیاز؛ کردی + مند)
امتیاز دادن . [ اِ دَ ] (مص مرکب ) جدا کردن و برتری نهادن : کج نظر سود و زیان را امتیازی داده است هرچه را احول دو می بیند برِ دانا یکی است ....
امتیاز گرفتن . [ اِ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) اجازه ٔ احداث کارخانه یا استخراج معدن و یا انتشار روزنامه و مانند آن را از دولت گرفتن . (فرهنگ فا...
امتیاز آوردن . [ اِ وَ / وُ ] (مص مرکب ) بدست آوردن نمره هایی در یکی از انواع ورزش . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به امتیاز شود.
امتیاز یافتن . [ اِ ت َ ] (مص مرکب ) برتری یافتن . رجحان داشتن .
امتیاز مدارسی . [ اِ زِ م َ رِ ] (اِخ ) میر محسن . از شاعران فارسی گوی هندوستان است . صاحب تذکره ٔ صبح گلشن او را با صفات سنجیده مقال و موزون ...
امتیاز زعفراني . [ اِ زِ زَ ف َ ] (اِخ ) از شاعران است . رجوع به تذکره ٔ شمع انجمن تألیف سید محمد صدیق حسن خان بهادر چ هندوستان 1293 هَ . ق ...
امتیاز سوستانی . [ اِ زِ ] (اِخ ) جان محمد... ازشاعران است . رجوع به تذکره ٔ مقالات الشعرا تألیف میرعلیشیر قانع تتوی طبع کراچی و فرهنگ سخنور...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
انصاری
۱۳۹۴/۰۹/۰۳ Iran
0
1

بچای واژه ی از ریشه عربی «امتیاز»، آمیخته واژه ی پارسی «برترداشتی» را پیشنهاد می کنم. ب. الف. بزرگمهر


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.