اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

امحاء

نویسه گردانی: ʼMḤAʼ
امحاء. [ اِم ْ م ِ ](ع مص ) از میان رفتن اثر چیزی . پاک گردیدن . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
امحاء. [ اِ ] (ع مص ) ۞ محو کردن . ناپدید کردن . از میان بردن چیزی . (فرهنگ فارسی معین ).
امهاء. [ اِ ] (ع مص ) بسیارآب کردن شیر و روغن را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بسیارکردن آب شراب و روغن . (از اقرب الموارد). تن...
محو کردن . ناپدید کردن . از میان بردن چیزی، رجوع کنید به امحاء
امةا. [ اَ م َ تُل ْ لاه ْ ] (اِخ ) زنی از مردم استانبول و ادیب و شاعر بوده و در الهیات نیز دست داشته و در اشعار خود صدقی تخلص کرده است و د...
امةا. [ اَ م َ تُل ْ لاه ْ ] (اِخ ) گلنوش یا کلثوم ، زن سلطان محمد چهارم و مادر سلطان احمد سوم و سلطان مصطفی دوم ، و او را جدید والده نیز می ...
عمهاء. [ ع َ ] (ع ص ) أرض عَمْهاء؛ زمین که در وی نشان و علم نباشد. (منتهی الارب ). زمینی که نشانه ها و علاماتی که راه نجات را بنمایاند،...
خدمات دادن
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.