امر
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʼMR
    
							
    
								
        امر. [ اَ م ِ ] (ع  ص ) برکت یافته  در مال  و نسل . (ناظم  الاطباء) (منتهی  الارب ).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۱ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن  حسین بن  علی بن  ابی طالب  (ع ). وی  از فرزندان  امام  حسین  (ع ) بود که در واقعه ٔ کربلا چهار سال  داشت  و پس  از آن  به...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن  حسین بن  مالک  شیبانی  اشنانی . رجوع  به  ابوالحسین  (عمربن ...) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن  حسین  سیوطی . رجوع  به  عمر مکرم  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن  حفص بن  عتاب . رجوع  به  ابوحفص  (عمربن ...) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن  حفص بن  عثمان . مشهور به  ابن  حفص . رجوع  به  عمر مهَلَّبی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن  حفص بن  عمربن  ثابت . رجوع  به  ابوسعد (عمربن ...) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن  حفص  (حفصون ) بن  عمربن  جعفربن  شتیم بن  دمیان بن  فَرغَلوش بن  اذفونش . مشهور به  ابن  حفصون . وی  از شورشیان  اندلس  د...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن  حفص  عبدی . رجوع  به  ابوحفص  (عمربن ...) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن  حکم بن  رافع انصاری . رجوع  به  ابوحفص  (عمربن ...) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن  حمامة. عمربن  ابراهیم . مشهور به  ابن  حمامة. رجوع  به  عمر شافعی  شود.