گفتگو درباره واژه گزارش تخلف امشی نویسه گردانی: ʼMŠY امشی . [ اِ ] (اِ) ۞ دارویی از مواد نفتی که آن رابرای دفع حشرات بخصوص مگس با تلمبه بهوا می پاشند. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه واژه معنی امشی پاش امشی پاش . [ اِ ] (اِ مرکب ) تلمبه ای که با آن امشی می پاشند. || (نف مرکب ) پاشنده ٔ امشی . کسی که امشی می پاشد. امشی زدن امشی زدن . [ اِ زَ دَ ] (مص مرکب ) زدن تلمبه ٔ امشی تا امشی بپاشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود