گفتگو درباره واژه گزارش تخلف انات نویسه گردانی: ʼNAT انات .[ اَ ] (از ع ، اِ) درنگ . (غیاث اللغات ). توقف و درنگی . تأنی . آهستگی . (فرهنگ فارسی معین ) : لیک مؤمن زاعتماد آن حیات می کند غارت بمهل و با انات . مولوی (مثنوی ).|| بردباری . تحمل . || وقر. وقار. (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به اناةشود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه واژه معنی انأت انأت . [ اِ ءَ ] (ع مص ) ۞ گران گردانیدن و سنگین کنانیدن و سبب میل کردن شدن . (ناظم الاطباء). گران گردانیدن و مایل ساختن گرانی بار. (... عانات عانات . (ع اِ) ج ِ عانة. رجوع به عانة شود. عانات عانات . (اِخ ) موضعی است از ناحیه ٔ جزیره . (مهذب الاسماء). و رجوع به عانة و عانیة شود. آنات آنات . (ع اِ) ج ِ آن . نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود