انتهار
نویسه گردانی:
ʼNTHAR
انتهار. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) سرزنش کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). منع کردن و در اساس چنین آمده : استقبال کردن کسی را با کلامی منعکننده . (از اقرب الموارد). بازمانانیدن . (تاج المصادر بیهقی ). بانگ برزدن . (یادداشت مؤلف ). || ناایستادن خون رگ . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). قطع نشدن خون رگ .(از اقرب الموارد). || روان گردیدن شکم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). استطلاق بطن . (از اقرب الموارد). روان شدن شکم . اسهالی شدن شکم .
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
انتحار. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) خویشتن را کشتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). خویشتن بکشتن . (تاج المصادر بیهقی ). |...
همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: مرستون morestun (پشتو)*** فانکو آدینات 09163657861
انتحار کردن . [ اِ ت ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) خود را کشتن . خودکشی کردن .