انصاب
نویسه گردانی:
ʼNṢAB
انصاب . [ اِ ] (ع مص ) نصیب گردانیدن جهت کسی . (ازمنتهی الارب ) (ناظم الاطباء). برای کسی نصیبی قرار دادن . (از اقرب الموارد). || مانده گردانیدن اندوه . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). خسته و مانده کردن . (از اقرب الموارد). || رنج رسانیدن و دردمند گردانیدن بیماری . (منتهی الارب )(ناظم الاطباء) (آنندراج ). دردمند ساختن مرض کسی را.(از اقرب الموارد). رنجانیدن . (تاج المصادر بیهقی ).برنجانیدن . (مصادر زوزنی ). || دسته کردن کارد را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). نصاب (دسته ) ساختن برای کارد. (از اقرب الموارد). کارد دسته کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ).
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
انصاب . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ نَصب . (منتهی الارب ).رجوع به نصب شود. || ج ِ نُصُب . (از اقرب الموارد). سنگها که گرداگرد کعبه برپای می کردند و م...
انساب . [ اِ ] (ع مص ) سخت وزیدن باد و برداشتن آن خاک و سنگریزه را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
انساب . [اَ ] (ع اِ) ج ِ نَسَب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (دهار). نسبها و نژادها. (غیاث اللغات ). پشتها. (از یادداشتهای ل...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
کتاب ((نهایه الارب فى معرفه إنساب العرب)) در علم تبارشناسى در معرفى نسب عرب، اثر ارزشمند احمد بن عبدالله قلقشندى (756ق / 1355م ـ 821 ق / 1418م) است. ا...