انقذ
نویسه گردانی:
ʼNQḎ
انقذ. [اَ ق َ ] (ع اِ) خارپشت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء)(از اقرب الموارد). و رجوع به انقد و انقدان شود.
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
عنقز. [ ع َ ق َ ] (ع اِ) دوائی است که آن را بفارسی مرزنگوش خوانند. (برهان قاطع). مرزنگوش ، که نوعی از ریحان است . (منتهی الارب ) (از آنندر...