اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

انگشت نمایی

نویسه گردانی: ʼNGŠT NMAYY
انگشت نمایی . [ اَ گ ُ ن َ / ن ِ / ن ُ ] (حامص مرکب ) شهرت کردگی درنیک نامی و یا بدنامی ولی در بدنامی بیشتر استعمال میکنند. (ناظم الاطباء). معروفیت . رسوایی :
عشق و درویشی و انگشت نمایی و ملامت
همه سهل است تحمل نکنم بار جدایی .

سعدی .


|| نمایش چیزی به انگشت . (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.