انگیز
نویسه گردانی:
ʼNGYZ
انگیز. [ اَ ] (اِخ ) دهی از بخش مرکزی شهرستان سراب است که 148 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول آنجا غلات و حبوب است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
واژه های همانند
۶۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
ملالت انگیز. [ م َ ل َ اَ ] (نف مرکب ) ملال انگیز. رجوع به ملال انگیز شود.
وسوسه انگیز. [ وَس ْ وَ س َ / س ِ اَ ] (نف مرکب ) وسوسه انگیزنده . وسوسه انداز. (فرهنگ فارسی معین ): دختر با ادایی دلنشین و وسوسه انگیز گفت ... (...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
اکتشافی که هنگامه گری بر می انگیزد. ماجراجویی می انگیزد
دل انگیز گشتن . [ دِ اَ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) دل انگیز شدن . دلفریب گشتن . || انگیزنده ٔ دل شدن : مرغ دل انگیز گشت باد سمن بیز گشت بلبل شب خیز...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.