اوار
نویسه گردانی:
ʼWʼR
اوار. [ اَ ] (اِ) دفتر و حساب دیوانی . (آنندراج ) (هفت قلزم ) (برهان ). رجوع به اوارجه شود.
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
صف آوار. [ ص َ ] (نف مرکب ) جنگی . صف شکن . مبارز : بدانگه که سالش ده و چار شدسوار و دلیر و صف آوار شد.(گرشاسب نامه ).