اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اوب

نویسه گردانی: ʼWB
اوب . (ع اِ) سوی و جهت و این لغتی است در اوب بفتح همزه . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). رجوع به اوب شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
اوب . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ آئب . رجوع به آئب شود. || ابر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || باد.(منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ). ...
اوب . [ اَ وَ ] (ع مص ) خشمگین گردیدن . (ناظم الاطباء).
بارسور اوب . (اِخ ) ۞ (یعنی بار واقع بر کنار اوب ) نام قصبه ٔ مرکز ناحیه ٔ اوب کشور فرانسه که بر نهر اوب واقع شده و در 53 هزارگزی مشرق شهر ...
اووب . [ اَ ] (ع ص ) (ناقة...) ماده شتر که دست و پا اندازد گاه رفتن . (منتهی الارب ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.