اولج
نویسه گردانی:
ʼWLJ
اولج . [ اَ ل َ / اَل ِ ] (اِ) خوشه ٔ کوچک از انگور. (ناظم الاطباء). || عنب الثعلب . (ناظم الاطباء). اما ضبط صحیح کلمه در هر دو معنی اولنج است . رجوع به اولنج شود.
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۰ ثانیه
اولج . [ اَ ل َ] (ع ن تف ) درشونده تر: اولج من ریح . اولج من زُج ّ.
اولِج کوهی در استان مازندران، شهرستان نوشهر، کوهستان البرز مرکزی، با ارتفاع ۳,۶۹۵ متر. در منطقهای نیمهجنگلی، در ۴۳کیلومتری جنوب نوشهر قرار دارد. رود...