اهول
نویسه گردانی:
ʼHWL
اهول . [ اَهَْ وَ ] (ع ن تف ) باهول تر. ترسناک . یقال : ما اهول ؛ چه هولناک است . (ناظم الاطباء). هول تر.(یادداشت بخط مرحوم دهخدا). گویند: اهول من الحریق .اهول من السیل . و رجوع به مجمعالامثال میدانی شود.
واژه های همانند
۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
احول محرر. [ اَ وَ ل ِ م ُ ح َرْ رِ ] (اِخ ) نام خوشنویسی بعهد برامکه و از برکشیدگان آنان . او آشنا باشکال خط و مبین رسوم و قوانین آن بود. و ...
صالح احول . [ل ِ ح ِ اَ وَ ] (اِخ ) در روضه ٔ کافی روایتی از منصوربن عباس از سلیمان مسترق از صالح احول از ابی عبداﷲ درباره ٔ قیامت آمده اس...
صفین احول . [ ] (اِخ ) در اوان خلافت مروان به امر وزارت مشغولی می کرد. (دستور الوزراء ص 20).
احول بنی امیه . [ اَوَ ل ِ ب َ اُ م َی ْ ی َ ] (اِخ ) لقب هشام بن عبدالملک ، دهمین از خلفای بنی امیه است . رجوع به هشام ... شود.