ای
نویسه گردانی:
ʼY
ای . (پسوند) ی . نشانه ٔ نکره و وحدت در آخر کلمه ای که به «ه » غیرملفوظ ختم شود: خانه ای ، کاشانه ای . (فرهنگ فارسی معین ).
واژه های همانند
۲۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۲ ثانیه
عی . [ ع َی ی ] (ع ص ) درمانده در کار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). شخصی که درکار خود مانده باشد یا به مراد خود راه نیافته ...
عی . [ عی ی ] ۞ (ع مص ) بسته شدن بر کسی سخن و بیان کردن نتوانستن . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). درمانده شدن در سخن . (غیاث اللغ...
عی . [ عی ی ] (ع اِمص ) درماندگی در سخن . ضد بیان . || درماندگی در کار. || راه نیافتن به مراد و عجز از اجرای مراد. || عدم توانایی بر اس...
عی . [ ع َی ی ] (اِخ ) ابن عدنان . نام برادر معد است . (از منتهی الارب ).
آی . (صوت ) صوتی است نشانه ٔ ضجرت از درد: آی دلم . آی سرم . || نشانه ٔ حسرت و دریغ : آی دریغا که خردمند راباشد فرزند و خردمند نی . رودکی .|| ...
آی . (ع اِ) ج ِ آیت و آیه .
عی عی . [ ع َ ع َ ] ( صوت ) کلمه ای است که بدان گوسپند را زجر کنند، و آن در خراسان مصطلح است .
ائلآی یه اسم ترکی هست، که « زیباترین زن سرزمین » معنی میده. البته چون « ماه » در اکثر فرهنگها و زبانها، مظهر زیبایی، زیبارویی و زیبارویان هست، برا...
خانواده ام ، روند ماه ، مسیر معامله
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.