اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ایالت

نویسه گردانی: ʼYALT
ایالت .[ ل َ ] (ع اِ) جایی که دارای چندین حاکم نشین و ولایت باشد مانند ایالت آذربایجان که دارای چندین ولایت و حاکم نشین است از قبیل خوی و ارومیه و سلماس و اردبیل و جز آن و همچنین ایالت خراسان و فارس و عمومیت این لفظ بیشتر از ولایت است . چه این کلمه شامل جایی میشود که دارای یک حاکم نشین و شهر بیشتر نباشد مانند ولایت یزد و کاشان . (ناظم الاطباء). در سازمان اداری و سیاسی سابق در آن قسمتی از مملکت که دارای حکومت مرکزی باشد و ولایت حاکم نشین جزء بوده بر طبق قانون تشکیل ایالات و ولایت (مصوب 14 ذیقعده ٔ 1325 هَ . ق .) ایالات ایران منحصر به چهار ایالت بوده : آذربایجان ، کرمان وبلوچستان ، فارس و خراسان . (دائرة المعارف فارسی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
ایالت . [ ل َ ] (ع مص ) ایالة. سیاست نگاه داشتن . (غیاث ) (آنندراج ). سیاست راندن به . والی شدن بر قومی . (منتهی الارب ). حکومت کردن برمکانی ...
ایالت: که در عربی ایاله نوشته می شود، به معنی سیاست کردن و تدبیر کارهاست و حکومت جایی را در دست داشتن. فلان حسن الایاله؛ فلانی به خوبی فرمانروایی می ک...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.